«شهر شیشهای» اولین کتاب استر بود که در جهان و ایران منتشر شد. اولین کتاب استررا 15 ناشر رد کردند، شانزدهمین ناشر کتاب او را چاپ کرد و کتاب خیلی زود مورد توجه منتقدان ادبی و مردم قرار گرفت.
استر خیلی زود در رده نویسندگان درجه یک جهان قرار گرفت، حالا کتابهای اودر چاپ اول خود 10 میلیون تیراژ دارد. او درکنار رمانهایی که نوشته، 4 فیلم نامه هم نوشته که در جهان ادبیات مشهورند، اما در ایران ترجمه نشدهاند. «لولو روی پل»، «سیگار کشیدن»، «تکرار میکنی و گوش نمیدهند» و «زندگی درونی مارتین فراست» نام فیلمنامههای اوست. اولین کتاب پل استر، «شهر شیشهای»، را خجسته کیهان در ایران ترجمه کرد.
این کتاب سرنوشت خوبی پیدانکرد، توزیع بد آن باعث شد کتاب اصلا دیده نشود. ترجمه آن کتاب شروعی شد برای آشنا شدن خوانندههای ایرانی با استر. خوانندگان ایرانی هم خیلی زود با فضاهای تلخ و سرد کارهای استررابطه برقرار کردند و حالا او از نویسندگان مورد علاقه خوانندههای ایرانی است.
یکی دیگر از کتابهای استر به نام «دیوانگی در بروکلین»، ماه گذشته در ایران ترجمه شد. این کتاب را نیز خجسته کیهان ترجمه کرده. این کتاب سال 2005 در آمریکا و کانادا چاپ شده بود. دیوانگی در بروکلین کتاب مورد علاقه مخاطبان استر نبود، چون تلخی اش کم بود. چاپ این کتاب بهانهای شد تا با کیهان که بیشتر کتابهای استرراترجمه کرده درباره دنیای استر حرف بزنیم.
- با کتابهای استر چه طوری آشنا شده اید؟
مدت زیادی فرانسه بودم. دراین کشوراستر خیلی طرفدار دارد. کتابهای استر قبل از این که در آمریکا چاپ شود در فرانسه چاپ میشود. تمام مجلههای معتبر درباره او مینوشتند، من هم وقتی کتاب هایش را خواندم تفاوتش با بقیه را حس کردم. او نویسندهای است که هم مورد توجه منتقدین است، هم مورد توجه مردم، او در حالی که از بقیه مردم جلوتر است مورد توجه مردم قرار میگیرد. استر در کل نویسنده متفاوتی است.
- این تفاوت در چیست؟
استر تلخی فضاهای سیاه را خیلی خوب ترسیم میکند، مثلا در شهر شیشهای از اول شما یک آدم پاک باخته را میبینید؛آدمی که حتی شهر و هویتش دیگر شناخته شده نیست، یعنی از اول ماجرا هویتش را از دست داده است.
- نگاه استر به هویت شرقی است یا غربی؟
بهنظر من خیلی غربی است. کیم قهرمان شهر شیشهای زن و بچهو شغلش را از دست داده و هویتش به این چیزها بستگی داشته. محل زندگی اش را هم از دست داده. در غرب هویت آدمها به این شکل متزلزل میشود، اما این مسئله در شرق به این شکل مطرح نمیشود. ما در غرب آدمهای بیخانمانی را میبینیم که هیچ چیزی ندارند.
- بیشتر کارهای استر با از دست دادن شروع میشود و با اتفاق پیش میرود؟
خیلی خیلی زیاد این ویژگی را دارد.همه کارهای استر براساس اتفاق پیش میرود.در شب پیشگویی، هیولا و دیوانگی در بروکلین اتفاق همه چیز را جلو میبرد. اتفاقهای کار استر این قدر خوب میافتد که برای خواننده جالب است. استر همیشه میگوید، همه چیز اتفاق است و اتفاق مثل سرنوشت، کور و از پیش تعیین شده نیست. اتفاق بهنظر استر شبکه وسیعی است از همه چیزهای دور ما.
- خواننده استر بر اساس هم ذات پنداری با کتابهای او داستانش را میخواند یا برای ارضای حس کنجکاوی؟
هم ذات پنداری. علاوه بر این خواننده یک داستان خوب میخواند. فضاهای خاک گرفته و نمور و تاریک و سرد خواننده را از خواندن منصرف نمیکند. ساختار داستان استر این قدر جذاب است که خواننده، کتاب را زمین نمیگذارد.
- میتوانیم بگوییم استر از آن گروه نویسندگانی است که خودش را روایت میکند و براساس زندگی پیچیده اش خوب مینویسد؟
کاملا. استر جوانی خیلی سختی داشته است. در تمام کارهایش یک شخصیت، خود استر است. راوی کتاب هیولا، خود استر است. اتفاقهایی هم که برایش میافتد دقیقا برای استر افتاده.
اصولا هزار دلیل غیراز استعداد باعث میشود که یک نفر نویسنده شود، استر هم شامل حال این جمله است.استر در زندگی خودش رابطه خوبی با پدرش نداشته، وضعیت مالی خوبی هم نداشته اما یک چیز را مطمئن بوده، این که میخواسته نویسنده شود. برای همین شهر شیشهای را پیش 16 ناشر میبرد تا بالاخره چاپ میشود. بعد از مرگ پدر استر، و ارث زیادی که به او میرسد و او میتواند با آسایش خاطر نوشتن را ادامه دهد.
- برای همین استرنویسنده پرکاری است؟
چون از بیشتر کتاب هایش استقبال خوبی هم شده.
- دیوانگی در بروکلین هم مورد توجه بود؟
مثل همه کارهای استر از آن استقبال نشد، چون آن فضاهای تلخ کارهای استری در آن کم است.
- استر نویسندهای آمریکایی است، اما شخصیتها و داستان هایش شبیه داستانهای ادبیات فرانسه است؟
استر هم تحتتأثیر نویسندگان آمریکایی است، هم فرانسوی. استر، پلات و طرح داستان را خیلی خوب مینویسد، اما شخصیتهای کارش در جاهایی شبیه فرانسوی هاست. هم از کامو تأثیر گرفته، هم از آلنپو.
- شما بهعنوان مترجم کارهایش با استر تماس هم گرفته اید؟
نشر افق میخواست استر را دعوت کند ایران که نشد. من نامهای برایش فرستادم آن موقع داشتم کشور آخرینها را ترجمه میکردم. بعد از مدتی منشی اش تماس گرفت و گفت که پل از ترجمه کارهایش ناراحت نیست و گفته اگر مشکلی در ترجمه دارید بهتان کمک کند. برنامه ایران آمدن استر عملی نشد، ولی ما کتابش را بعد از چاپ برایش فرستادیم.
- برای کتابهای استرتبلیغ خاصی هم میشود؟
نه، استر الان خیلی مشهور است. این قدر مشهور است که هر چیزی که مینویسد مخاطب دارد. تبلیغهای غیرمعمول و ویژه برایش انجام نمیشود، ولی همه دنیا از چیزی که او مینویسد خبردار میشوند.
- کی ترجمه دیوانگی در بروکلینتمام شد؟
2 سال پیش.
- به خاطر چه این قدر دیر چاپ شد؟
هم در انتشارات و هم مدت طولانی در ارشاد ماند.
- کتابهای استر حذفی زیاد دارد؟
من خودم پارگرافهایی که مطمئنم حذف میشود، در کتاب نمیگذارم، اما به نسبت نویسندههایی مثل ویرجینیا وولف، استر کمتر حذفی دارد.
- فکر میکنم چون شگرد استر درنشان دادن تنهایی آدم هاست؟
بله، مسئله استر تنهایی است و سؤالهایی که دارد. همه کتابهایش پر از چراست. این که چرا این اتفاقها میافتد.
- فکر میکنید استر در نهایت جواب سؤالهایی که خودش میپرسد، میدهد؟
نه. سؤالهای استر در همه کتاب هایش تکرار میشود، در همه کتاب هایش سؤالهایی که درباره تنهایی، هویت، تلخی و اتفاق دارد به شکلهای مختلف مطرح میکند.